محل تبلیغات شما

گذر زمان



با سلام مطمئن هستم کلی از آدم ها توی این روزهای کرونایی با تلخی زندگی میکنن و تحملش براشون بسیار سخته ،این ویروس ناشناخته مشخص نیست چه موجودی ! از چی بدش میاد و از چی میترسه، فعلا که با تصورات ما خیلی فاصله گرفته، نه با گرما و نه با سرما از بین رفته و شناختی ازش نداریم و بدجور حالمونا گرفته ،چون از خیلی از دلخوشی هامون فاصله گرفتیم ،دلمون تنگ شده برای دور همی ، برای احساساتمون،برای شلوغی ، برای سر و صدا ،عروسیها و حتی مراسمات ختم ،برای مسافرت ها ،برای کثیف
با سلام دوران قرنطینه خانگی به خصوص بدون حضور خانواده بسیار سخت میگذشت که از عید نیمه شعبان، روز میلاد با سعادت امام عصر (عج) (21فروردین99)تصمیم گرفتم به صورت صوتی اقدام به گوش دادن داستان ها و رومان ها کنم که به ترتیب زیر انجام شد. 21فروردین. کتاب پدر پولدار، پدر بی‌پول نویسنده:رابرت کیوساکی کتابی است نوشته رابرت کیوساکی و شارون ال لکتر که در لیست ۱۰ کتاب پرفروش دنیا در سال ۲۰۰۱ میلادی در رومه‌های وال استریت ژورنال، یواس‌ای تودی و نیویورک تایمز
با سلام از اوایل اسفند ماه در قرنطینه خونگی بودیم و این موضوع و استرس کرونا بر روحیه خانواده ما بسیار تاثیر گذار بوده به نحوی که همسرم دچار افسردگی و استراب شده و از طرفی در این ایام مطب ها نیز تعطیل میباشد که برای فرار و حل موضوع 12فروردین تصمیم گرفتم خانواده را به منطقه خوش آب و هوای دستجرد به محل استراحتگاه آشنایان بفرستم که تقریبا مشکل را حل کرد ،خوشحال بودم که کارا خوب پیش میرفت که با حرکت اشتباه برادر خانومم و گرفتاری ایشان باز هم بیماری و استرس به
سلام شنبه 26اسفند مصادف با گرامیداشت روز زن و مادر بود و برای تشکر از زحمات همسرم به اتفاق ایشان از مغازه عطر.بوی بهشت که یکی از دوستان قدیمی بنده بود اقدام به خرید عطرهای ام 32 نه،ام ۸۰ اسپرت و ام ۶۲ اسپرت خریداری کرده و به مناسبت این روز به یاد ماندی به همراه آنان یک دستگاه گوشی آ۳۰ اس تقدیم همسرم کردم گوشی ۲۹۰۰ و عطرها را 150 خریدم ، قیمت ها را به دلیل اینکه سال های بعد تورم داشته باشم مینویسم به خاطر همین دوست.دارم.جزئیات یادشت.کنم زیرا آینده خاطرات
سلام از دیروز حال و حوصله هیچ کاری ندارم به دلیل اینکه برای هزارمین بار مصطفی به عهد خود وفا نکرد و بدهیش نداد از دیروز هم که مهیمان آشنایان هستیم اولین سوال همه دوست و آشنایان موضوع طلب ماست، این موضوع ی معادله ای شده که همه با نظرات جور باجور به دنیال حل آن هستند و اکثر اونا پیشنهاد و نسخه دادسرا و جلب و زندان مصطفی میپیچند ،چند نفری از جوانان نیز تهدید و ضرب وشتم و برخی حتی گروگانگیری که در ادامه باید من هم توضیح بدم که من و اون دوستان قدیمی بودیم و این
سلام امشب میزبان دوستانم آقایان موحد ،کبیری و سحرابی بودم که بسیار خوش گذشت ما بیشتر پیرامون کار اختلاط نمودیم ،موحد نیز برای اولین بار با دو خانواده دیگر آشنا میشدن بعد از ظهر نیز به همراه آقای موحد برای برف بازی و سرسره بازی با تیوپ به یکی از کوه های اطراف رفتیم که به علت برف سنگین و سرمای شدید هوا موفق نشدیم و فقط چادری برپا کردیم تا ضمن حضور در طبیعت آش ترخینه بخوریم که تقریبا خوش گذشت
سلام بعد ازمدت ها دوری تصمیم به نوشتن خاطره تازهای گرفتم که تا به امروز تلخی خاصی داشته به طوری که ما وکلیه خانواده ها ودوستان ما را نگران کرده ، داستان از سال گذشته شروع شد البته درمطالب گذشته نیز اشاره به این موضوع شده است نوروز سال 95 یک ازدوستان نزدیکم (محمد.ا) از بنده خواست که سند آپارتمان خودم را دراختیارش بذارم تا از طریق دوستانش وام سنگینی برداشته و در عوض واحد من را بخره که دو مزیت داشت من منزلم را به آشنا می فروختم و دوستم نیز از مستاجری رها می

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها